در بازي شطرنج، ممكن است شطرنجبازها فوت و فن كار را بلد بوده و با تمام اصول و قواعد آن آشنا باشند؛ اما كسي برنده اين بازي خواهد شد كه يك ويژگي ديگر هم داشته باشد.
شطرنجبازي كه بتواند حركتهاي بعدي رقيب را در ذهنش ببيند، برنده بازي خواهد بود.
اگرچه اين يك اصل در دنياي شطرنج است، اما اگر شباهت اتفاقات و پيامدهاي ريز و درشت را بپذيريم، ميتوانيم اين مورد را يك اصل بدانيم و تعميمش بدهيم به چالشهاي پيش روي هر جامعه و ملتي.
بنابراين ميتوان گفت نقش رهبري حضرت امام در پيروزي انقلاب، از آنجا حايز اهميت بود كه ايشان تا چند حركت آينده رژيم پهلوي را هم پيشبيني ميكرد و از قبل به فكر چارهجويي برميآمد.
رژيم هرآنچه ميانديشيد و به فكر انجامش ميافتاد، ميديد كه امام از قبل راهحلش را يافته و عمليات مقابله با آن را اجرايي كرده است.
مثالها هم فراوان است؛ اما شايد دمدستيترينشان سنگاندازيهاي رژيم بود بههنگام بازگشت امام، مثل بستن فرودگاه و... كه پيش از اعلام شدن توسط رژيم، راه چارهاش از سوي امام بيان ميشد.
دوران دفاع مقدس هم از اين مورد استثنا نبود. در آن زمان فرماندهان شجاع و دلير كم نبودند. اما بهترين فرمانده، كسي بود كه علاوهبر خصوصيات ساير فرماندهان، يك ويژگي ديگر هم داشته باشد: توان پيشبيني حركتهاي دشمن و يافتن روش مقابله با آنها. به بيان ديگر، فرمانده بايد تكهاي دشمن را پيشبيني ميكرد و پاتك آنها را هم در ذهن خود به سرانجام ميرساند.
اين اصل در تمام امور زندگي هم جاري و ساري است. در مسابقات ورزشي، در رقابتهاي انتخاباتي و در تمام جريانات و رويدادهاي اجتماعي و... .
شايد در جامعه ما بزرگترين و با اهميتترين موردي كه اين اصل در آن جريان دارد، هدايت و رهبري كشور باشد.
رهبر معظم انقلاب را ميتوان نمونه كامل و جامع انجام اين اصل به بهترين وجه در جامعه ما دانست.
در هنگامهاي كه عقلاي كشور تازه از خيال جنگهاي نظامي بيرون آمده بودند و دوباره به سراغ راههاي مقابله با جنگ سرد و مواردي از اين دست بودند، رهبر معظم انقلاب با پيشبيني چند حركت بعدي مخالفان ملت ايران، اعلام كردند كه جنگ بعدي دشمن: تهاجم فرهنگي است. و با اين زنهار و هشدار، دلسوزان نظام به تكاپوي مقابله با اين تهاجم افتادند.
تهاجمي كه شايد اگر آيندهنگري و زنهار رهبر معظم انقلاب نبود، ميتوانست بسيار خطرناكتر از حمله نظامي باشد.
از آن پس، تا دشمن به فكر تهيه طرحي ديگر بيفتد و جبههاي ديگر براي جنگ با ملت ايران خلق كند، مقام معظم رهبري، بحث ناتوي فرهنگ را مطرح كرده و طرح جديد دشمنان را در نطفه خفه و نقشه آنها را نقش بر آب ساختند.
اما اين نهايت دشمني مخالفان مردم و نظام اسلامي ايران نبود؛ چرا كه از آن پس دوباره دست به كار شدند و اينبار طرحي جامعتر و كاملتر تهيه كردند.
طرحي كه نهتنها در فرهنگ كه در تمام اركان زندگي مردم و راههاي تنفس جامعه، ريشههاي دشمني را ميدواند و سراسر كشور را بهميدان جنگ تبديل ميكرد.
اما پيش از عملياتي كردن اين طرح و در زماني كه هنوز حتي نقشه آن بهصورت كامل در ذهن طراحان ترسيم نشده بود، مردم و مسئولان به مدد راهبري بينظير مقام معظم رهبري از اين ميدان جنگ ناجوانمردانه كه دشمنان خوابش را ديده بودند، آگاهي يافتند.
زمانيكه مقام معظم رهبري، هشدار دادند كه آماده جنگ نرم شويد، شايد حتي بسياري از نخبگان چيستي و چرايي اين كلام را حس نميكردند و بهدنبال رسيدن شخصي به اين نتيجه بودند.
اما به چشم خود ديدند كه دشمن مجال انديشه كردن و فهميدن طراح را به آنها نميدهد و تنها راه، اطاعت و پيروي كردن از فرماندهي و راهبري، رهبر مقتدر و هوشمند نظام است.
رهبر فرزانهاي كه بهتنهايي در مقابل لشگر عقلا، دانشمندان و هوشمندان دشمن ايستاده و با هوشمندي خويش، طرحهاي آنها را يكي پس از ديگري خنثي كرده و ناجي ايران اسلامي بوده است. در زمانه به اوج رسيدن فتنهها و ابزارهاي جبهه جنگ نرم....